#نام_تو
انچنانکه به ما رسیده گویا سرخپوست ها أفراد را به نامی می خوانند که ان فرد در ان حال و هواست یا همواره چنین رفتار کرده است مثلا " ایستاده با مشت" ؛ چون ان فرد در زندگی آنقدر با مشت ایستاده است که نامش " ایستاده با مشت" شده است. به بیان دیگر نام أو برامده از زندگی أوست.
با این وصف، من کمیل هستم أما این به ان معنا نیست که من کمیل هستم. اسم من "کمیل " است اما أیا من کمیل هستم؟ ممکن است " همچنان نویسنده رساله " یا " رونده ی دست و پا شکسته" باشم. یا تو ، مهسا و زهرا و علی و کیان و کورش و .... نیستی ؛ تو شاید " بیشتر لایک جمع اوری کننده" " خواهنده تمام منافع" یا " نادانسته چه کننده " یا " چطور به نظر أمده در نظر دیگران " یا " خسته از انچه دیده و شنیده " یا " حال کننده با هر چه فکر می کند حال دهنده " یا " بهتر کننده دنیا برای زندگی" یا " خواهان خواهنده " هستی .
ممکن است بعد از مدتی نامت تغییر کند مثلا از " دست بالا برده برای واقعیت " بشود " رقصنده با حقیقت " .
این نام ، نام موسیقی زندگی فعلی توست و هستی تو را به این نام، می شناسد؛ ممکن است وقتی هستی تو را فرا می خواند ، همه وجودت از این نام به درد أید و در خود فرو ریزی یا شور انگیز به رقص ایی!
به رأستی نام تو چیست؟
نامت را تغییر بده.