1-فرهنگ در عین اینکه عملا از دیگر حوزه ها مستقل است اما معنایی وسیع داشته و همچون هوا تمام امور را در بر می گیرد و در درجه اول اهمیت است. لذا می بایست به همه حوزه های فرهنگی( ادبی، هنری و اعتقادی) پرداخت.

2-فرهنگ قابل مهندسی کردن است ولی مهمترین مخاطب آن نیروهای تشکیلاتی خودجوش هستند.

3-در حوزه فرهنگ خلأ و عقب ماندگی و نگرانی زیادی وجود دارد. «دغدغه» های فرهنگی اینجاست که معنای تمام خود را می یابند.

4-کار فرهنگی نوعی جنگ است چرا که دشمن در حال تهاجم است و بنابراین فعال فرهنگی همچون افسر جنگ محسوب می شود.